تبسم جانتبسم جان، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره

تبســـــــــم زندگی

دنیای دو سال و شش ماهگی

دختره قشنگم دیگه یاد گرفته شعر بخونه شعر یه توپ دارم قلقلیه اینجوری می خومه: یه توپ دارم گلگلیه سرخ و آبیه می زنم زمین هوا میره نمی دونی تا تجا می ره من این نداشتم مخشامو خوب نوشتم بابا عیدی داد یه توپ گلگلی داد.... بعضی کلمات رو اصلا یه چیزه دیگه میگی مثل: قاشق رو میگی آق شق دمپایی رو میگی: مِنه مِنه هواپیما رو میگی: آما میما بقیه کلمات رو تقریبا درست میگی ..تازگی ها هم فامیلت رو خوشگل تلفظ می کنی .... وقتی مامانی عینک میزنه و کتاب می خونه مبری و عینک رو ا ز صورت مامانی بر میداری و به چشمات میزنی و کتاب می خونی منم وقتی دیدم که دوست دا...
24 خرداد 1395

ماهگرد 30 ماهگیت

دختر داشتن یعنی... دختر داشتن یعنی یه کمد پر از پیراهن های رنگارنگ دختر داشتن یعنی یه کشو پر از گیره موهای رنگ رنگی دختر داشتن یعنی یه عااااااالمه لاکهای رنگا وارنگ دختر داشتن یعنی ناز کردن و ناز خریدن دختر داشتن یعنی پچ پچ های اخر شبی مادر و دختری   رو یک تخت کوچیک صورتی دختر داشتن یعنی با پدر همدست شدن و سر به سر مامان گذاشتن دختر داشتن یعنی استشمام بوی بهشت   زمانیکه فرشته اسمونیت در اغوشته دختر داشتن یعنی یه دنیای سفید و صورتی و بنفش و ابی و سبز و زرد دختر که باشی نفس مامان میشی دختر که باشی عمر بابا میشی ممنونیم ازت ...
9 خرداد 1395
1